آیا اینترنت در ایران برای همیشه قطع میشود؟
قطعی چند روزهی اینترنت در ایران٬ فارغ از ضررهای میلیاردی به اقتصاد ایران بخصوص در عرصه فناوری٬ آموزش و توسعه٬ موجبات به وجود آمدن موجی از نارضایتی و ناامیدی در میان مردم و بخصوص جوانان شد. آیندهی شغلی بسیاری در خطر قرار گرفت و تلاشهای چندین سالهی عدهای نیز به کلی نابود شد. ریسک سرمایهگذاری در داخل ایران بسیار بالا رفت و احتمالا در آینده نیز شاهد کاهش نرخ سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در ایران خواهیم بود. به این فهرست میتوان دهها مورد دیگر از جمله آسیب رسیدن به روند خدمات عمومی و شهری٬ اختلال در کار ادارات و سازمانهای دولتی و دانشگاهها و همچنین در نحوه خبررسانی به خاطر عدم ارتباط و دسترسی بسیاری از خبرنگاران با منابع خبری و … را میتوان اضافه کرد. اینها همه تبعات قطع یک هفتهای اینترنت است اما یک نگرانی دیگر نیز به این واسطه – بخصوص در میان فعالان حوزه آی تی که تمام هستی و آیندهشان به اینترنت مرتبط است – شکل گرفت به این مضمون که وقتی قبح قطعی اینترنت ریخت و شبکه ملی اطلاعات یا همان اینترانت ملی در عرصه کلان مورد آزمایش قرار گرفت آیا به زودی شاهد قطع سراسری اینترنت در ایران برای همیشه خواهیم بود؟ اتفاقی که ایران را مانند کره شمالی خواهد کرد٬ تنها کشوری در جهان که مثل یک زندان بزرگ ارتباط مردمش با جهان خارج قطع است (البته در زندانها باز هم راهی برای ارتباط با جهان بیرونی وجود دارد). نگرانیای که با برخی خبرها و شواهد تازه٬ شکل جدیتری به خود گرفته است.
بی شک اقتصاد فعلی ایران٬ به خاطر تحریمها٬ فساد افسارگسیخته و ناکارآمدی دولت در مدیریت اقتصادی کشور در موقعیت بحرانی قرار گرفته است. این اقتصاد ضعیف بیشترین فشار را به قشر ضعیف و متوسط جامعه وارد آورده و موجبات نارضایتی بسیاری را فراهم آورده است. در این میان٬ عرصهی فناوری و بخصوص فناوری اطلاعات یا آی تی٬ و استارتآپهای به وجود آمده در این حوزه٬ نقش بزرگی در کارآفرینی و جبران بخشی از این ناکارآمدی داشته است. اکنون هزاران نفر در این حوزه و با اتکا به امکاناتی که اینترنت و فضای مجازی در اختیار مردم قرار میدهد مشغول کار و کسب درآمد و گذران زندگی هستند. قطعی اینترنت بدون شک٬ ضرر عظیمی به این افراد و کسب و کارها و اقتصاد در حوزهی کلان وارد خواهد ساخت و فرار مغزها را تشدید کرده و امید اجتماعی را خدشهدار خواهد ساخت. (برای درک میزان ناامیدی و لطمات روحی به وچود آمده٬ توجه شما و بخصوص مسئولان تصمیمگیر را به بخش کامنتهای سایتها٬ بخصوص سایتهای حوزه فناوری در زمان قطعی اینترنت جلب میکنم) اما با توجه به اقدامات و نظرات مسئولان دولت٬ که برخیشان حتی از قطعی اینترنت استقبال و تشکر کردهاند٬ به نظر میرسد که از جانب حکومت٬ این نگرانیها در مقابل برخی ملاحظات دیگر چندان اهمیتی ندارند. از عذرخواهی وزیر جوان ارتباطات که بگذریم٬ وقتی به کارنامهی این دولت نگاه میکنیم٬ در زمینه ارتباطات و فضای مجازی نمره بسیار ضعیفی خواهد گرفت. دولتی که در هنگام تبلیغات انتخاباتی٬ روی فضای مجازی و آزادی گردش اطلاعات و جلوگیری از فیلترینگ بیشتر٬ تاکید بسیاری داشت و به همین خاطر مورد حمایت گروههای بسیاری قرار گرفت٬ اما در عمل٬ بدترین و سیاهترین کارنامه را در این زمینه از خود به جای گذاشت. شاید اگر دولت دیگری نیز بر سر کار بود وضعیت بهتر از این نمیشد اما آن چه در این دولت٬ قابل انتقاد است ریاکاری و تفاوت بسیار در حرف و عمل است. بخصوص از جانب آذری جهرمی که همواره در سخن و از طریق شبکههای اجتماعی فیلتر شده٬ اعلام کرده که موافق فیلترینگ نیست و به گردش آزاد اطلاعات اعتقاد دارد٬ اما در عمل٬ همه چیز را در جهت قطع دسترسی مردم به اینترنت٬ فراهم ساخته است.
قطعی کامل اینترنت در ایران تا چه حد محتمل است؟
شاید خیلی از شما فکر کنید با توجه به تبعات قطعی اینترنت در ایران و آسیبهای جبران ناپذیری که به کشور وارد میکند٬ این اتفاق خیلی بعید به نظر میرسد. اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این اتفاق نه تنها محتمل٬ که امر مستعجلی نیز هست. اگر صرفا به خاطر تبعات این اتفاق در حوزه اقتصاد٬ فناوری و آموزش٬ آن را غیر محتمل میدانید باید توجه کنید که پیش از این نیز اتفاقاتی مشابه با تبعات مخرب٬ کم نبوده است. اگر فقط به یک نمونه بخواهم اکتفا کنم فیلتر کردن سایت یوتیوب است. با یک بررسی ساده میتوان فهمید که محتوای آموزشی این سایت بسیار بیش از محتوایی است که از نظر مسئولان دارای مصادیق مجرمانه است. این وبسایت٬ مرجع بسیاری از متخصصان و دانشگاهها و نخبهگان و افراد مختلف برای تامین نیازهای آموزشی است. اما علیرغم تبعات قطع دسترسی به این مرجع مفید در کشور٬ کلیت این سایت٬ و نه فقط محتوای خطرناک آن٬ فیلتر شده است. نمونههای بسیار دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد٬ تبعات محروم ساختن عده کثیری از افراد به یک مرجع مفید٬ از جانب مسئولان امر در نظر گرفته نمیشود.
بسیاری از فعالان حوزه فناوری و استارتآپها٬ از تحریمهای ظالمانه خارجی در این حوزه آسیب دیدهاند. ما قبلا هم ذکر کردهایم که تحریمهای شرکتهای بزرگ فناوری و محدود کردن دسترسی یک ملت به منابع آزاد٬ در حکم تبعیض نژادی و از هر جهت محکوم است. اما این فقط یک سوی ماجراست چون از سوی دیگر٬ ما میبایست فیلترینگ و محدودیت دسترسی به بسیاری از منابع را – در کنار تحریمها از سوی دیگر – نیز تحمل کنیم. این ماجرا یعنی تحریم از آن سو و فیلتر از این سو٬ سالهاست که کار را برای نخبگان علمی و دانشگاهی و کارآفرینان در این حوزه٬ دشوار ساخته است اما با همهی این دشواریها٬ جوانان ایرانی توانستهاند یک فضای پویا در زمینه فناوری به وجود آورده و روح امید را در میان جامعه زنده نگه دارند و بسیاری از استارتآپها اکنون خدماتی را ارایه میکنند تا جای خالی خدمات مشابه خارجی احساس نشود و استقلال ملی خدشهدار نشده و زمینههای توسعه و پیشرفت کشور فراهم گردد.
اما دولت به جای اینکه دست این افراد را که بسیاری از ناکارآمدیها و نابسامانیها را جبران کردهاند بفشارند و از آنها حمایت کنند٬ هر بار مشکلی بر مشکلات پیشین آنها اضافه میکنند. آخرین آنها نیز قطعی سراسری دسترسی به اینترنت در کشور بوده است. این فضای دشوار کسب و کار٬ اگر تاکنون به هر شکلی قابل تحمل بوده٬ آیا از این پس نیز قابل تحمل خواهد بود؟
حکایت نامه وزارت ارتباطات به دستگاههای اجرایی چیست؟
فیلترینگ با لیست سفید به جای لیست سیاه!
اما گفتیم شواهدی وجود دارد که دولت درصدد قطع همیشگی دسترسی به اینترنت در کشور است. همان نگرانیای که از زمان دولت احمدینژاد٬ با گسترش شایعات در زمینه پروژه اینترنت ملی٬ به وجود آمده بود گویا قرار است در دوره دولت فعلی به عمل درآید. یک خبرنگار٬ گزارشی در شبکه اجتماعی منتشر کرده مبنی بر اینکه نامهای از جانب وزارت ارتباطات و با امضای امیر ناظمی٬ معاون وزیر ارتباطات و رییس سازمان فناوری اطلاعات ایران٬ به کلیه دستگاههای اجرایی کشور ارسال شده٬ که طی آن این دستگاهها موظف شدهاند فهرستی از سایتهای مورد نیازشان را از طریق فایل اکسل به این وزارتخانه ارسال کنند. دلیل این کار٬ پایداری ارایه خدمات به شهروندان [حتی در زمان قطعی اینترنت] عنوان شده است.
صحت وجود چنین نامهای (با توجه به اینکه به طور رسمی اعلام نشده)٬ از آنجا میتواند مورد تایید قرار بگیرد که در یک نشانی اینترنتی از سایت شبکه ملی اطلاعات – که زیر نظر وزارت ارتباطات مامور اجرای سراسری اینترانت ملی است – همان فرم جمعآوری سایتها که در این نامه ذکر شده قرار گرفته است. در خود فرمها هم جداولی وجود دارد که دقیقا مانند جداولی است که در نامه درج شده است.
پس از انتشار این خبر و گزارش که در سایت بیبیسی فارسی منتشر شده٬ یک خبرنگار با امیر ناظمی٬ فرستنده نامه در این باره گفتگو کرد. مفاد این گفتگو و پاسخهای معاون وزیر را بخوانید.
قضیه نامه به دولتیها چیست؟
یک نفر پیام داد که به دلیل قطع اینترنت، داروخانه بیماریهای خاص سرویسدهی خود را قطع کرده و پدرش بدون دارو مانده است. بلافاصله تیمی را برای حل مشکل فرستادیم و سپس نامهای به همه دولتیها زدیم تا هر بهانهای برای توقف سرویسدهی به مردم را بگیریم.
قضیه جلسه با کسب و کارها برای بررسی پیامدهای قطع اینترنت و نحوه کاهش آن چیست؟
با اتحادیه کسب و کارهای مجازی، استارتاپها و نشریات تخصصی تاکنون جلسه داشته و با اتاق بازرگانی و نظام صنفی نیز جلساتی خواهم داشت تا میزان هزینههای قطع اینترنت برای کسانی که مسوول این تصمیمات هستند شفاف شود. این هزینهها نه فقط مالی که اسباب ناامیدی مردم و اکوسیستم است.
قبول دارید عنوان جلسه این را نمیگوید؟
مردم الان عصبانی هستند و در این کانتکست این برداشت را میکنند. اگر ماجرای قطع اینترنت نبود شاید این برداشت نمیشد. توسعه IT و استارتاپها بدون اینترنت بیمعناست وزارت ارتباطات هم هیچ جای قطع و وصل اینترنت نقشی ندارد و حتی نامه وصل اینترنت، تا وقتی مستقیما از شورای امنیت کشور به اپراتورها نرود، اقدامی صورت نمیگیرد.
اما آنچه که علیرغم گفتههای معاون وزیر٬ این نگرانی را تشدید میکند آن است که فارغ از آن که تا به حال آذری جهرمی در تمام مواردی که مسئول مستقیم آنها اسم وزارتخانهای بوده که او رییسش هست اظهار بیاطلاعی کرده و گفته هیچ کدام از این اتفاقات دست او نیست و او تصمیمگیرنده نیست٬ تمام مواردی که او و دولت متبوعش به مردم اطمینان دادهاند که اتفاق نمیافتد اتفاق افتاده است. از فیلترینگ تلگرام گرفته تا گران نشدن بنزین تا پایان سال و عدم قطعی اینترنت با راهاندازی اینترنت ملی. وزیر جوان پیش از این طی سخنانی اعلام کرده بود اصلا چیزی به نام اینترنت ملی نداریم اما همه شواهد نشان میدهد که اتفاقا و دقیقا چیزی که مد نظر دولت و در حال اجرایی شدن است پروژهای است که میتوان ان را اینترنت ملی و به قول حاکمیت٬ اینترنت پاک نام نهاد.
اینترنت ملی چیست و چه آشی برایمان میپزد؟
این عنوان٬ رویای دیرسال بخش تندروی حاکمیت در ایران است که الگویشان شبکه کوانگ میونگ در کره شمالی است. اینترنت و به طور کلی فناوری در کره شمالی شکل عجیبی دارد که برای دنیای امروز غیرقابل درک است. کامپیوترهای آنها فقط از یک سیستم عامل به نام ستاره سرخ استفاده میکند که به سفارش رهبر فقید این کشور و بر اساس سیستم عامل آزاد لینوکس توسعه داده شده است. تمام سایتهای این کشور موظف هستند برنامهای را در کدهای هر صفحه از سایت بارگذاری کنند. شما هر جا که از اسم رهبر کرهشمالی استفاده کنید٬ این عبارت با حروف بزگتر و برجسته از سایر کلمات نمایش داده میشود. شبکه اینترنتی کره شمالی٬ یک شبکه تنگ و باریک است و راهی به دنیای خارج ندارد. تنها چند خانواده از مسئولین رده بالای حکومتی به اینترنت آن هم به شکل کنترل شده دسترسی دارند. همین اینترنت محدود و داخلی هم تنها در دسترس خواص و نه عام مردم است.
شبکه موبایل این کشور نیز کوریولینک نام دارد. کوریولینک شبکه موبایل رسمی کره شمالی است. شرکت مصری اوراسکام آن را اداره میکند و ادعا میکند که بیش از یک میلیون کاربر دارد. با این حال امکان مکالمات بینالمللی و دسترسی به اینترنت غیرممکن است. فضای اینترنت در کره شمالی به پشه بند تشبیه شده است که امکان ورود و نفوذ هر چیز مزاحم را مسدود کرده است.
با توجه به اینکه زیرساختهای ایران٬ جوابگوی یک شبکه کاملا داخلی نیست و بیش از نیمی از امکانات و خدمات شبکه با قطع اینترنت از دسترس شهروندان خارج میشود٬ به نظر میرسد دولت تصمیم گرفته است یک سری از سایتها و درگاه های اینترنتی ضروری را در لیست سفید قرار داده و اتصال به باقی شبکه را مسدود کند. این اتفاق گرچه در ظاهر و بر روی کاغذ عملی به نظر میرسد اما تبعات قابل پیشبینی و غیرقابل پیشبینی فراوانی خواهد داشت.
اولین نکته آن است که برای تهیه لیست سفید٬ دولت به دستگاههای اجرایی و نهادهای دولتی مراجعه کرده است. همین نشان میدهد٬ در این سناریو٬ مردم کمترین اهمیت را دارند و بالتبع میزان نارضایتیهای مردمی در این طرح٬ نادیده گرفته شده است. اما باید دید تهیه یک لیست سفید٬ تا چه حد امکان پذیر است.
بدیهی است حتی با نادیده گرفتن مردم٬ کسب و کارها و استارتآپها٬ شرکتهای خصوصی٬ دانشمندان٬ محققان و نخبهگان مستقل٬ و تنها برای نهادهای دولتی و خدمات عمومی وابسته به حکومت نیز تهیه یک لیست سفید بسیار دشوار – اگر نگوییم ناممکن- است. شبکه جهانی اینترنت متشکل از میلیونها نام و نشانی متفاوت است که هر روز به تعداد آن اضافه میگردد که هر کدام خدمات یا اطلاعات خاصی را ارایه میدهند. مثلا ضروریترین و محبوبترین سرویس در اینترنت٬ موتور جستجوی گوگل است. اما گوگل فقط موتور جستجو نیست و دهها خدمات دیگر ارایه میدهد که برای کسب و کارها ضروری است. گوگل اکثر خدمات خود را بر روی دامنه google.com ارایه میدهد. این امر برای لیست سفید دولت یک حسن است اما برای لیست سیاه و فیلتر کردن٬ زحمت بیشتری به دوش دولت میاندازد. اما بسیاری از شرکتهای دیگر٬ خدمات خود را روی دامنههای مختلف انجام میدهند و تهیه لیست سفید از تمام این دامنهها٬ زمان و هزینه زیادی طلب میکند که هزینه آن باید از بیتالمال فراهم شده و زحمت آن به دوش وزارتخانهای بیفتد که اصولا وظیفهاش٬ عکس این موضوع٬ یعنی فراهم کردن تسهیلات برای کسب و کارهاست نه ایجاد محدودیت برای آنها.
حتی اگر دولت٬ موفق به تهیه لیست سفید برای زیرمجموعههای خودش بشود٬ فراهم کردن چنین لیستی برای تمام کسب و کارهای مرتبط به اینترنت که روز به روز فراگیرتر شده است غیرممکن است. چون هر کسب و کاری٬ نیازهای متفاوتی داشته و نیاز به دسترسیهای خاص خودش را دارد. حال چطور میتوان برای تمامی این کسب و کارها لیست سفید تهیه کرد؟ هزینه انجام چنین کاری در شرایط فعلی٬ که اقتصاد کلان و بیش از آن فعالیت کسب و کارهای آنلاین در بدترین وضعیت خود قرار دارد٬ تا چه حد معقول است؟
ما از آذری جهرمی٬ وزیر محترم ارتباطات و فناوری٬ درخواست میکنیم که پاسخگوی این نگرانیها باشند و به صراحت مواضع و تصمیمات پشت پرده را به مردم اطلاع دهند و برای یک بار هم که شده با مردم – به خاطر حق الناسی که به گردنشان است – و با کسب و کارهایی که حیات و آینده شغلیشان به این مسایل بستگی دارد صادق باشند. بدیهی است حتی اگر چنین اتفاقی نیفتد و هرگز اینترنت به طور کامل قطع نشود٬ وجود این نگرانی میتواند تبعات بسیار بدی داشته باشد و نخبگان و کارُآفرینان را وادار به خروج از کشور کرده و سرمایهگذاری در کشور را به خاطر عدم وجود اطمینان و ریسک بالا خدشهدار ساخته و روند رشد و توسعه علمی را کند و یا متوقف سازد.