تبعات قطعی اینترنت برای کسب و کارها و مردم؛ چه کسی پاسخگوست؟
پس از افزایش و دو نرخی شدن قیمت بنزین در شب جمعهی قبل، موجی از اعتراض در میان مردم ایران، بخصوص در میان قشر ضعیف به وجود آمد و تبعات حاصل از این شوک آخر هفته همچنان بیش از پیش ادامه دارد. بخش عمده مسئولیت این فجایع را باید متوجه دولت و نابخردی و عدم هوشمندی در سیاستها و نحوهی اجرای آن باید دانست. نحوهی اعلام خبر بدون زمینهچینی قبلی و شیوهی اجرای سیاست افزایش نرخ سوخت در کنار رفتارهای پس از آن به خصوص در قطعی اینترنت سراسری نمونههایی از این نابخردی به شمار میرود.
پس از اعلام این خبر در شب روز تعطیل و شوک ایجاد شده٬ زنجیرهای از تصمیمات ناعاقلانه از جانب دولت٬ آتش این خشم را در میان اقشار مختلف مردم گستردهتر کرد. دولت سعی کرد با یک نشست خبری که بیشتر به یک جلسه خصوصی شبیه بود درباره یک طرح کمک معیشتی اطلاعرسانی کند و وانمود کند طرح افزایش قیمت بنزین٬ به خاطر کمک به قشر آسیب دیده در کشور صورت پذیرفته که به زعم دولت٬ ۶۰ میلیون ایرانی٬ نیازمند چنین کمکهای حمایتی هستند. حال از تکان دهنده بودن آماری که در این طرح وجود دارد بگذریم باید اعتراف کرد این که دولت تصور میکرده با یک کمک ده هزارتومانی در ماه٬ بسیار بعید به نظر میرسید که بتواند فضای ملتهب جامعه را آرام کرد. اما تصمیم ناعاقلانه دیگری بلافاصله پس از افزایش قیمت بنزین اجرایی شد که تنها به ابعاد این فاجعه دامن زد و آن هم قطع سراسری اینترنت و مسدود کردن ارتباط ایران با دنیا بود.
تبعات گرانی بنزین! تبعات قطعی اینترنت!؟
در عصر روز شنبه٬ یعنی دو روز پس از اعلام گران شدن بنزین٬ ناگهان مردم در کمال حیرت متوجه شدند که امکان استفاده از اینترنت برایشان وجود ندارد. پس از اعتراضات صورت گرفته به این اقدام٬ آذری جهرمی٬ وزیر ارتباطات٬ در سخنانی تمسخرآمیز ابراز کرد که سایتهای داخلی همچنان کار میکنند. مقصود جهرمی٬ باز بودن سایتهای و اپلیکیشنهای حکومتی مانند اسنپ٬ تپسی٬ خبرگزاریهای دولتی مانند ایرنا و ایسنا و سایتهایی مانند دیجیاتو بود. همچنین برخی از فروشگاههای اینترنتی مانند دیجیکالا همچنان به ارایه خدمات مشغول بودند. حال باید دید این ادعا تا چه اندازه با واقعیت مطابق است.
البته در همان نگاه اول میتوان به مضحک بودن این ادعا پی برد. اغلب کاربران عادی٬ برای یافتن هر چیز در فضای اینترنت٬ به سمت موتور جستجوی گوگل میروند. وقتی سایت گوگل قطع باشد یعنی درصد بالایی از خدمات اینترنتی مسدود است. بسیاری از شرکتهای خدماتی کوچک٬ از طریق اینترنت تبلیغ و تلفن و نشانی خود را منتشر میکنند. در گفتگو با دو سه شرکت باربری و حمل و نقل متوجه شدیم که فعالیت آنها در این چند روز تعطیل شده و هیچگونه تماسی برای دریافت خدمات نداشتهاند چرا که به گفتهی آنها٬ فضای رقابتی و تبلیغی این شرکتها برخلاف قبل که در نیازمندیهای روزنامهها انجام میشد به فضای اینترنت منتقل شده است.
در همان ساعات اولیه قطع اینترنت٬ مشخص شد که این تصمیم از طرف شورای امنیت کشور صورت گرفته و دستور قطع اینترنت به اپراتورها و خدمات دهندگان اینترنت ثابت ابلاغ شده است. در دستور اولیه٬ مدت ۲۴ ساعته برای این محدودیت ذکر شده بود که در اطلاعیه بعدی مشخص شد که این محدودیت تا مدت نامعلومی ادامه خواهد داشت.
علت این تصمیم چه مسدود کردن امکان ارتباط مردم با یکدیگر باشد٬ چه عدم امکان ارسال ویدیو و تصویر از اتفاقاتی که در شهرهای کشور پس از گرانی بنزین صورت میگیرد و چه کاستن از حجم اعتراضها٬ باید گفت در عمل٬ این اقدام به این نتایج منتهی نشده است. بسیاری از کاربرانی که در فضای مجازی فعال بودهاند پس از قطعی اینترنت به خیابان آمدهاند٬ قطعی اینترنت٬ نه تنها مانعی جدی در خبررسانی ایجاد نکرده بلکه نبود تصویر٬ موجب شده تمام خبرهای مبهم و مخدوش نیز راه به چشم و گوش مردم بیابند و بازار شایعات نیز داغتر شود. علاوه بر همه این ها قطعی اینترنت٬ به میزان نارضایتیها دامن زده است چرا که اگر گرانی بنزین٬ برای برخی از اقشار جامعه خشم و اعتراض چندانی به همراه نداشت٬ اما قطعی اینترنت٬ موجب خشم و نارضایتی آنها شده است و به بازار اعتراض٬ دامن زده است.
علی٬ مدیر یکی از کسب و کارهای کوچک اینترنتی میگوید٬ او افزایش قیمت بنزین را اقدامی ناعاقلانه نمیدانسته و از آن دفاع میکرده است. اما پس از قطعی اینترنت و لطمات جبران ناپذیری که برای کسب و کارهای اینترنتی در پی داشت٬ همدلی بیشتری با معترضین یافته و اکنون بر این باور است٬ نمیتوان اعتمادی به دولت و اقدامات آن داشت که کارها را بر اساس برنامهریزیهای کارشناسی پیش ببرد. او ادامه میدهد بسیاری از همکارانش پس از این اتفاق و بیکار شدن٬ به جرگهی معترضان پیوستند و در صدد هستند اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند اما راهی برای این کار نمییابند چرا که هیچکدام از مجموعهی دولت٬ قوه قضاییه و مجلس را حامی خود و پیگیر مشکلاتشان نمییابند و صدایشان به جایی نمیرسد.
ناگفته پیداست هر روز قطعی اینترنت٬ میلیاردها تومان ضرر اقتصادی برای کشور به همراه خواهد داشت. یعنی علاوه بر افزایش قیمت بنزین٬ که حتی اگر گفتهی دولت را مبنی بر گران نشدن اجناس بپذیریم٬ در سیستم حمل و نقل و مخارج روزمرهی مردم٬ آنها را دچار فشار اقتصادی خواهد کرد٬ تصمیم حکومت در محدودیت اینترنت٬ لطمهی مضاعفی بر اقتصاد و فضای کسب و کار تحمیل کرده و بیشترین فشار و آسیب٬ بر مردم و همان اقشاری وارد میشود که از گرانی بنزین آسیب خواهند دید.
اگر به نظرات مردم و نظرسنجیهایی که در این باره منتشر شده رجوع کنید٬ غلبهی جو ناامیدی را بر جوانان مستعد٬ افراد کارآفرین و نخبهگان علمی مشاهده میکنید. این حجم از یاس و استیصال میتواند جریان فرار مغرها را حتی بیش از پیش افزایش دهد و یا این افراد را نیز به خیل معترضان اضافه کند. به نظر نمیرسد در دم و دستگاه دولت٬ کارگروهی برای کارشناسی و آسیبشناسی این حوادث وجود داشته باشد تا هم میزان خسارت وارد شده به لحاظ مالی را رصد کند و هم شکل و آثار تخریب روانی بر مردم را برآورد کند تا موجبات عدم تکرار این فرآیندها را فراهم آورد.
تکلیف رسانهها در کنار کسب و کارهای آنلاین پس از قطعی اینترنت
در نشست مطبوعاتی دولت٬ علی ربیعی – سخنگوی دولت – از خبرنگاران انتخاب شدهای که اجازهی حضور در جلسه را یافته بودند و البته به طور تلویحی از تمام مطبوعات کشور خواست که از طرح دولت انتقاد نکنند و به جای آن مطالب حمایتآمیز بنویسند. طبق شنیدهها٬ در همان ابتدای اعلام طرح٬ از طرف دولت به مطبوعات دستور داده شد که مطالب انتقادی در این باره را منتشر نکنند. در همان ساعات اولیه یکی از کارتونیستهای یکی از نشریات٬ کاریکاتوری را در شبکه اجتماعی منتشر کرد که به گفته او اجازه انتشار در نشریه مذبور نیافته بود.
فرشاد٬ خبرنگار یکی از نشریات آنلاین ضمن انتقاد از مسدود کردن شبکه جهانی٬ اذعان میکند که این کار شاید در کوتاه مدت ترافیک خبرگزاریهای داخلی را افزایش دهد اما در نهایت موجب افزایش بی اعتمادی به تمام رسانههای خبری داخل کشور میشود. او میگوید همین الان اگر به خبرهای صداو سیما و خبرگزاریهای داخلی مراجعه کنید٬ شکل پوشش اخبار به گونهای است که انگار همه چیز آرام است و دنیا به کام مردم پیش میرود. اگر هم نارضایتی هست از اعتراضها و تخریب اموال عمومی است. حتی یک خبرگزاری طی یک تحلیل نتیجه گرفته قطع اینترنت خوب است و آنها را به روزهای نوستالژیک گذشته برگردانده. دریغ از یک انعکاس کوچک از صداهای مخالف و منتقد یا بازتاب چیزیهایی که مردم به چشم خود شاهد هستند.
در دنیای امروز٬ حق گردش آزاد اطلاعات و دسترسی به شبکه جهانی٬ جزو حقوق اولیه شهروندی به حساب میآید و طبق مصادیق حقوق بشر٬ هیچ دولت و حکومتی اجازه ندارد این حق را از ملت خود سلب کند. به عقیده یکی از کاربران٬ این کار مثل این میماند که بگویند آب را قطع میکنیم تا معترضین از تشنگی بمیرند. این کار٬ با ضرر و خسارتی که آشوبگران وارد میکنند تفاوتی ندارد. اگر کسی شیشه مغازه ما را میشکست ضررش کمتر از قطع شدن اینترنت بود.
کار برقرار کردن امنیت بر عهده نیروهای امنیتی است و شکی نیست که آنها باید به وظیفه خود عمل کنند. هزینهی اقدامات امنیتی را مردم از طریق مالیات و شیوههای دیگر پرداخت کردهاند تا در مواقع لزوم به کار رود. اما آیا دولت حق دارد برای برقراری امنیت٬ هزینه و خسارات مضاعفی بر مردم وارد کند؟ اقتدار نیروهای امنیتی ایران که زبانزد است دیگر چه هراسی از چند معترض که به قول رییسجمهور عددی هم نیستند وجود دارد؟ با مسدود کردن راههای گردش اطلاعات٬ دیگر چه کسی میتواند جلوی شایعات و اخبار جعلی را بگیرد وقتی قابل رصد کردن نباشند. چرا نباید تصاویر اتفاقات منتشر شود تا همه بدانند آشوبگران چگونه به اموال ملی آسیب میزنند؟ آیا این تصمیم موجب نمیشود آتش اعتراض و خشم شعلهورتر گردد؟
علاوه بر اینها یک نگرانی عمومی در میان مردم ایجاد شده٬ که موضوع گرانی بنزین و اعتراضها بهانهای شده تا دولت٬ طرح اینترنت ملی را اجرا کند و ممکن است اینترنت به این زودیهای وصل نشود و یا در آیندهی نزدیک این طرح اجرا شود. اگر چنین چیزی حقیقت داشته باشد کارنامه آذری جهرمی٬ سیاهترین کارنامه در میان وزیران ارتباطات خواهد بود که علاوه بر فیلترینگ گسترده٬ مسدودسازی ارتباط با دنیا در دوران تصدی او اتفاق افتاده است. در ادامه این مقاله٬ ما٬ میزان امکانپذیری و جوابگو بودن اینترنت ملی برای نیازهای عمومی را بررسی خواهیم کرد اما باید از رییس جمهور که فرموده مردم باید اعتراض خود را از طرق قانونی و مدنی به گوش دولت برسانند پرسید که وقتی تمام راههای ارتباط و شنیدن صدای مردم بسته است٬ راه چارهی آنها چیست؟ اعتراض در خیابان به عنوان آخرین راه و کانال برای مردم جهت رساندن صدایشان به گوش مسئولین اتخاذ میشود. حال مسئولیت بستن تمامی راههای دیگر به روی مردم با کیست؟
آیا اینترنت ملی جوابگوی نیازهای مردم است؟
اما آیا٬ این شبکه داخلی موسوم به اینترانت٬ جوابگوی نیازهای مردم و کسب و کارها میتواند باشد؟ ما برای بررسی بیشتر به سراغ سایتهای جایگزین داخلی که در این ایام همچنان کار میکنند رفتیم تا ببینیم چگونه عمل میکنند. به عنوان نمونه به سراغ سایت آپارات رفتیم. جدای از آماری که وجود دارد و نشان میدهد کمتر از ۲۰ درصد از محتوای درخور٬ آموزشی و پرطرفدار را نمیتوان در آپارات مشاهده کرد٬ اما ما به سراغ محتوایی رفتیم که در سایت آپارات٬ بازتاب بیشتری دارد. یعنی یک سریال تلویزیونی. برای این که آن را بیابیم عبارت «سریال پایتخت ۴» را جستجو کردیم. جالب اینجاست از دهها نتیجه نمایش داده شده هیچکدام ربطی به سریال پایتخت نداشت و نتوانستیم اصلا این محتوا را پیدا کنیم تا مشاهده کنیم. پیش از این نیز ما ابتدا این عبارت را در گوگل جستجو میکردیم و سپس به صفحه مورد نظر و دقیق در آپارات هدایت میشدیم. (متاسفانه قادر به تهیه اسکرین شات از این اتفاق نبودهایم چرا که اپ اسکرین شات به خاطر خارجی بودن قطع بوده و مشابه ایرانی آن را هم نتوانستیم بیابیم چرا که گوگل قطع است :))
برای آن که سایتهای مشابه را راحت تر بیابیم سراغ مقالهای از دیجیتاتو رفتیم که جایگزینهای ایرانی برای برخی از سرویسها را معرفی کرده تا نشان دهد همه چیز عادی است و ما همچنان میتوانیم از اینترنت به خوبی استفاده کنیم. به سراغ موتور جستجوی پارسیجو٬ جایگزین گوگل!٬ رفتیم و یک اپ برای اسکرین شات جستجو کردیم. این نتایج برایمان آمد:
هر سوالی راجع به n900 دارید
حسین دانلود؟؟؟
ثلاث نیوز و خبری راجع به درویشان گنابادی
وارد کردن قانون مجازات رایانه
قالب های فارسی وردپرس
کلید اسرار پیشرفت
و دهها نتیجه غیرمرتبط دیگر
چند صفحه که جلوتر رفتیم بالاخره یک نتیجه تقریبا مرتبط که مربوط به دانلود اپ بود پیدا کردیم که وقتی روی آن کلیک کردیم سایت مزبور باز نشد. پس از آن به سراغ پیامرسانها رفتیم و متوجه نارضایتی کاربران از این اپها شدیم. گویا این پیامرسانها ظرفیت و گنجایش این حجم از پیامها را نداشته و هر پیامی با چند دقیقه ارسال میشده است. یک سرویس برای ایمیل هم معرفی شده بود که ترجیح میدهیم راجع به آن چیزی نگوییم. برای آب و هوا هم یک سایت معرفی شده بود که با مراجعه به آن هر چیزی مشاهده کردیم غیر از پیش بینی هوای روزهای آینده. برای باقی سرویسها هم٬ تجربهی یکی از کاربران را در اینجا میآوریم که به اندازه کافی گویای وضعیت است.
«ما دیروز اثاث کشی داشتیم و از دردسرهایی که برای پیدا کردن یک سرویس باربری در اطرافمان کشیدیم فاکتور میگیرم. پس از کلی خستگی کار به پایان رسید. نوبت تسویه حساب با راننده و کارگران شرکت رسید. هر چقدر با همراه کارت با چندین کارت امتحان کردم تراکنش انجام نشد. راننده که اسباب را به خارج شهر منتقل کرده بود قبول نمیکرد که مشکل از اینترنت است و میگفت اگر نمیخواهی پول بدهی اسباب را بار بزنم. اپلیکیشن ها کارمان را راه نینداختند و مجبور شدم از طریق اولین دستگاه عابر بانک این کار را انجام دهم. حال آمدیم و میان وسایل و به هم ریختگی خواستیم غذا سفارش دهیم. با آن فشار گرسنگی٬ بدون اغراق یک ساعت طول کشید تا به یکی از این سایتهای سفارش غذا وارد شوم چون پیامکی ارسال نمیشد. بالاخره توانستم به یکی از سایتها وارد شوم. نیم ساعت طول کشید یک رستوران را جستجو کنم چون سرویس تشخیص مکان کار نمیکرد. پس از این همه دردسر بالاخره غذا را سفارش دادم اما درگاه پرداخت باز نمیشد و خطا میداد و سایت هم از همان یک درگاه پرداخت پشتیبانی میکرد. آن قدر گرسنگی فشار آورد که بیخیال شدم و با عصبانیت سوار ماشین شدم و به خیابان زدم تا غذایی تهیه کنم. پس از آن که وارد خیابانها شدم و اطراف را نگاه کردم متوجه شدم ساعت از دوازده گذشته و هیچ کجا باز نیست…»
البته قبل از بررسیها و به تجربه نیز میدانستیم که سرویسهای داخلی برای تامین نیازهای مردم تا چه اندازه ناکافی و ناکارآمد است اما خواستیم این مساله را در هنگام قطعی اینترنت جهانی نیز بررسی کنیم. حال شما اگر کارتان در زمینه نرم افزار٬ توسعه وب و برنامهنویسی باشد با محدودیتهای بیشتری مواجه خواهید بود و عملا هیچ کاری از پیش نخواهید برد. ما حتی نتوانستیم برای کامنت دادن وارد سایت دیجیاتو شویم چون حساب ما مرتبط به اکانت گوگل بوده و امکان ورود نداشتیم. برای ثبت نام هم قاعدتا ایمیل تایید ارسال نمیشد.
همهی اینها نشان میدهد اینترانت داخلی تا چه اندازه مردم را دچار دردسر میکند و حتی بسیاری از خدمات دولتی و دانشگاهی را با مشکل مواجه خواهد ساخت. بسیاری از کاربران٬ در سایتهایی که اکنون قابل استفاده است نظر دادهاند و اعتراض و مشکلات ایجاد شده از تصمیم را ذکر کردهاند. حجم نارضایتیها از قطعی اینترنت اگر از افزایش قیمت بنزین بیشتر نباشد کمتر از آن نیست.
شرم بر این دولت مردم فریب که عمل شون از دوره احمدی نژاد بدتره ولی در حرف ادای دوره خاتمی رو در میارن.
دم بچه های فرشمی گرم که مثل همیشه با مردم بودن
بهترین نکتهای که گفتید کارنامه سیاه آذری جهرمی هست. اینجا با چهره پنهان این وزیر اطلاعاتی آشنا مشیم که چطور برخلاف ظاهر بدترین اتفاقها در دوره ایشون بر سر کسب و کارهای اینترنتی اومد. پایین آوردن سرورهای سایت های دانلود٬ فیلتر تلگرام٬ فیلترینگ و اختلال گسترده در فین تک٬ راه اندازی اینترنت ملی و مانور قطعی اینترنت و حالا به طور عملی قطع کامل اینترنت از فجایعی هست که در دوره تصدی این فرد اتفاق افتاده
چطور میتونن اینقدر با خیال راحت زندگی رو به مردم جهنم کنن. شاید حق ما باشه.. حتما همین طوره
من برنامه نویسم و کلا کارهام تعطیل شده و چند روز دیگه هم باید اجاره بدم و حتی پولم رو از حسابم نمیتونم برداشت کنم
دمتون گرم. تنها مقاله ای که دیدم به صورت شفاف و با صراحت راجع به این قضیه بحث کرده.